شیرین کاری های حسنا
دیروز منو بابا تو اتاق خواب نشسته بودیم تو هم توی هال مشغول بازی چند لحظه دیدم صدات نمی یاد بعدش تو اومدی گفتی مامان باید جارو برقی بزنی منم ترسیدم دوئیدم تو هال و دیدم به به دخترم یه تخم مرغ شکسته حالا شانس آوردم که رو سرامیک شکستی شیطونک مامان.
حسنا عاشق حموم و آب بازیه
حسنا ادای خاله رو موقع عکس انداختن در میاره
حسنا و قدم زدن های بهارانه
عشق مامان دوست داره بین گلا بشینه و عکس بگیره
حسنا در کنار چشمه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی