حسناحسنا، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 8 روز سن داره

حسنا عزیز مامان و خاله

ماه رمضان ماه مهمانی خدا

1394/4/26 14:51
نویسنده : خاله
681 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشقم

ماه رمضون امسال چون تو رو از شیر گرفتم تونستم روزه بگیرم و امروز که این مطلبو می نویسم روز آخر ماه رمضون و بابا رفته نماز جمعه.

توی این ماه سه تا پیراهن برات دوختم .چند بار هم افطاری رفتیم مهمونی.یه شبم رفتیم پارک بانوان اونجا از طرف بسیج بیمارستان افطار دعوت بودیم ما یکم دیر رسیدیم و وقتی خواستیم ازبن مهمونا رد شیم آب جوش ولو شد روی پای تو و تو هم شروع کردی به جیغ زدن خدا رو شکر خیلی شدید نبود و با آب سردی که روی پات ریختم سوزش خوب شد اون شب با بچه ها کلی سرسره بازی کردی و بهت خوش گذشت اما من نتونستم ازت عکس بگیرم.امسال توی محل مسابقات فوتبال برگزار شد که بابا برا افتتاحیه بازی کرد و باختن .

ماه قبل برات یه سه چرخه خریدیم که تو خیلی دوسش داری و می گی مامان منو سوار بده.

یه شبم مادرجون خانواده ی آقا یاسرو افطاری دعوت کرد تو از بابای آقا یاسر می ترسیدی و می گفتی عمو بره.

دو شب پیش هم ما رفتیم خشکبیجار واسه افطار و تو توی راه همش می گفتی بریم سرسره بازی و وقتی بهت می گفتیم می خوایم بریم پیش خاله و آقا یاسر می گفتی نه بریم سرسره.اونجا وقتی بابای آقا یاسر رو دیدی شکوه شدی و سر سفره از کنار من جم نمی خوردی تا کم کم یخته آب شد.

پیشاپیش عید فطر مبارک

 

پسندها (1)

نظرات (2)

مامان هدی
26 تیر 94 15:46
عزیز دلم. خوش به حالتون که روزه گرفتید. التماس دعا در نماز با شکوه عید فطر
مامان حدیث
29 مرداد 94 11:17
http://www.desiglitters.com/wp-content/uploads/2009/02/roses-desi-glitters-8.gif