حسناحسنا، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 11 روز سن داره

حسنا عزیز مامان و خاله

حسنا خرگوش

خرگوش خاله، خاله جون فدات بشه که این روزا شبیه یه خرگوش کوچولو شدی. روزای قبل وقتی تو رو رو پاهات نگه میداشتیم میپریدی و وقتی رفتیم قوچان دیدن بابا بزرگ مامان بزرگت دو تا دندون بالاییت هم در اومد و بیشتر از قبل شبیه خرگوش شدی. به همین مناسبت برا عیدیت یه خرگوش صورتی خوشکل شبیه خودت گرفتم واست. مبارکت باشه ...
15 فروردين 1393

حسنا دختر خوب

سلام خاله جونی! دیروز برای دومین بار من و مامانی رفتیم بازار و تو پیش پدر جون مادرجون تنها موندی و باز از آزمایش مامانی سربلند بیرون اومدی. داشتیم میرفتیم مامانی گفت: خوبه ما داریم میریم حسنا اصلا بی تابی نمیکنه. آخه با پدرجون خیلی جور هستی و دوستش داری. حتی وقتایی که تو بغل پدرجونی پیش ما هم نمیای. چون پدرجون همش باهات بازی میکنه و تو هم یه نفرو میخوای که دائم سرگرمت کنه. اما دیروز که برگشتیم، پدرجون خیلی خسته بود و از سر و صورتش عرق میریخت. بهش گفتم بابا یه چند روز حسنا رو نگه داری، همه چربیات آب میشه. ما هم  برای جایزه از بازار واست کلی اسباب بازی های خوشگل خریدیم و وقتی بهت دادیم کلی ذوق کردی و نمیدونستی با کدومشون بازی کنی. یه موبا...
22 اسفند 1392
1