سه ماه و دوازده روزگی
بازم موفق شدم از خنده حسنا عکس بگیرم
وقتی میام خونتون و این مدلی خوابیدی هی تکونت میدم و با دستات بازی میکنم تا بیدار شی
مامانی هم میگه بیدارش نکنیا کلی سعی کردم تا خوابوندمش
میبینی تو این ماه موقع خواب دستاتو مشت میکنی. قبلنا میذاشتی زیر سرت. مدل خوابیدنت تغییر کرده!
بالاخره موفق شدم بیدارت کنم. هورااااااااااااااا
همیشه بعد خواب دقایقی دختر خوبی هستی و دوست داری بازی کنی و میخندی واسمون
اینجام فکر کنم داری تلویزیون میبینی!!!1
یک نوع از ذوق کردنت. الان میتونی پاهاتو ببری بالا
باز متوجه دوربین شدی و داری با تعجب نگاش میکنی
منم دیگه یاد گرفتم چطور حواست رو پرت کنم تا به من نگاه کنی و باز واسم بخندی!
دم دست ترین اسباب بازی واست دستاته که خوب باهاشون سرگرم میشی
به حالت پرواز دستاتو باز میکنی و میخوای بیای بالا
خانم جون صدات میکنه. وقت خاله تموم شد. حالا نوبت خانم جونه باهات بازی کنه
حسنا تو بغل خانم جونش