حسنای این روزهای من

سلام گل مامان

الان که دارم این مطلبو واست می نویسم ساعت یک شبه بزور خوابوندمت .این روزا خیلی ورجه وورجه می کنی حسابی خستم میکنی اما باز خنده هات به من نیروی دوباره می ده ، خدائیش بچه داری خیلی سخته وسرشار از تجربه .اما همهی این سختی ها ارزش داره چون خدا گلی مثل تو رو بهم داده یادش بخیر تو که نبودی در و دیوار این خونه منو می خورد ثانیه ها برام بزور می گذشت اما این روزا نمی فهمم چطوری روزم به شب می رسه . تو مدوئی من اوج میگیرم ؛ تو می خندی من غش می کنم ، تو چشمک می زنی من دلضعفه میرم و هر لحظه به خدا می گم یعنی منم چون توئی بودم اینگونه آزاد ، بی پروا .

گلم قدر این روزاتو بدون که هرچی بزرگتر بشی دنیا برات تنگتر می شه و دوئیدن برات سخت تر.

یادم میاد کوچیک که بودم راحت از دیوار بالا می رفتم می پریدم تو کوچه ، از درخت ها بالا می رفتم ، از هیچی نمی ترسیدم ، اما هر چی که بزرگتر شدم معنی ارتفاع و ترسو فهمیدم و حالا تو رو دارم که از هیچی نمی ترسی مگر اینکه اونو تجربه کنی .

گل نازم تو پر از نشانه ای ،نشانه عظمت خدائی که تو رو به من وحی کرد و به من لیاقت داد تا موجودی را در خود بپرورانم.خدای مهربانم یادت هست که چقدر تمنا کردم شکرا لله.

دختر نازم تو این روزها کلی واسه ی مامان و بابا حرف می زنی و برای خودت لغت نامه ای داری:

بابا ، مامان ،آب ، نون،سیب ،انو(انگور) ،توپ ، آله (خاله)، عمه ،پترجون و ماتر جون ( پدر جون و مادرجون ) ،نی نی ، بابا اومت ( بابا اومد ) ، بابا لفت ( بابا رفت ) ، بابا آبیده ( بابا خوابیده) ،گوشی ، به گوشی خاله میگی پو رو بده آخه بازی پو رو دوست داری ،لباس بپوش ،کیف ، جوراب ، دنون(دندون )، دایی ،اوش (گوش) ، مو ،پا (کفش) ،دیدید (ماشین )، موتور ،پیشی ، هاپو ، بالا ،بگل (بغل)،بالش

اینم چند تا عکس از گل مامانی :