اولین مراسم محرم و حسنا
سلام عزیزم امشب برای اولین بار تو مراسم محرم محلمون شرکت کردی. هم محلیامونم که بعضیاشون تا حالا ندیده بودنت خیلی بهت توجه میکردن. تو هم تو بغل مامانی بودی و به اطرافت توجه میکردی و پرچم علی اصغر رو تو بغلت محکم نگه داشتی. لباس سبزی که جدید واست دوختم رو پوشیده بودی و خیلی ناز شده بودی! امشب دسته هم اومده بود مسجد محلمون. اولش بی قراری میکردی اما بعدش که صدای طبل و زنیر و ... رو شنیدی انگار خیلی آرامش گرفتی. تا آخر مراسم واسه خودت خوب خوابیدی. ما هم زود اومدیم خونه تا واسه مراسم تاسوعا آماده شی. آخه قراره فردا گوسفند قربونی کنیم و باهاش آش فاطمه زهرا که مامانی واسه سلامیت نذر کرده بود درست کنیم. ایشالله همیشه سالم و سلامت باشی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی