اولین مسافرت حسنا
سلام خاله جون. مامان بزرگ و بابا بزرگ و عمه جون ناهید و عمه رقیه و... اومده بودن مهمونی خونتون. دیروز عصر هم رفتیم شاهزاده ابراهیم و دیروز به عنوان اولین مسافرتت ثبت شد. تو که همش خواب بودی. اما حسابی بهت خوش گذشت. چون خیلی آروم بودی. از ماشین سواری هم خوشت اومده بود با یه خیال تخت خوابیده بودی و لبخند میزدی. اما مثل اینکه وقتی رسیدین خونه تا 5 صبح بیدار موندی و مامان بابا رو کلافه کردی و مجبور شدن باز تو رو ببرن ماشین سواری. اینم یه چند تا عکس از تو وقتی رفتی زیات شاهزاده ابراهیم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی