سلام به عسل شیرین تر از جانم
عسل مامان امروز صبح که از خواب بیدار شدی تا پنج دقیقه با پتوت بازی کردی و از خودت صداهای گوناگون در آوردی. قبلا به بچه ها اینطوری دقت نمی کردم، هر روز با به شگفتی، با به حرکت جدید رو به سوی بالندگی. این هفته برات شعر لی لی حوضک رو می خونم و تو حسابی ذوق می کنی گاهی هم اتل متل توتوله رو می خونم و تو با لبخند به من نگاه می کنی حتی اگه در حال گریه هم باشی گریتو قطع می کنی و بهم نگاه می کنی. حالا که وارد پنج ماهگی شدی حسابی از غریبه ها می ترسی و جیغ می زنی و گریه می کنی، مخصوصاً اگه همون اول بغلت کنن. امروز تو کتاب خوندم که این رفتارت نشانه سلامتته و هیچ مشکلی نیست فقط باید بیشتر تو رو بیرون ببرم تا دوستان و آشنایان رو ببینی و دیگ...
نویسنده :
خاله
12:35