حسناحسنا، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره

حسنا عزیز مامان و خاله

حسنا آشغال جمع کن

1393/2/10 0:04
نویسنده : خاله
450 بازدید
اشتراک گذاری

لقب این روزات آشغال جمع کنه. از ترس تو همیشه باید خونه رو جارو کنیم مبادا یه آشغال رو فرش ببینی و بندازی دهنت.آشغال اگه درشت باشه که راحت با دستات میگری و میندازی دهنت اگه هم کوچیک باشه زبون میزنی!! این کارات خیلی برامون جالبه و همش فکر میکنیم آخه این کارا رو کی به حسنا یاد میده. امروز تولد مامان امیرمهدی بود و رفته بودیم خونشون. با امیر مهدی و اسباب بازیاش بازی کردی. مخصوصا عموفردوس و بازی حروف. البته تو فعلا فقط از شهر خوندش خوشت میمود وقتی موسیقی رو میذاشتیم پخش شه و عمو فردوس میگفت: بازی خوبه بازی خوبه بازی صفا میاره. تو هم انگشتای دستتو تکون میدادی ومعمولا موقعی که شادی این حرکت رو میکنی. هر وقت واست شعر میخونیم دستات رو تکون میدی. امیر مهدی بهت میگفت نونو. وقتی از خواب بیدار شد و تو رو خونشون دید خندید و گفت: نونو نونو.  تو هم که این روزا زیاد میگی: نه نه نه نه. امیر مهدی اداتو در میاورد و مثل تو حرف میزد.

مامان امیر مهدی تولدت مبارک ایشالله سالیان سال بالا سر پسر شیطون بلات باشی.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

سما
13 اردیبهشت 93 2:29
سلام. آشغال جمع کن یا به عبارتی جارو برقی ما هم از دست علی گرفتاریم. هرچی رو پیدا کنه بلافاصله تو دهنشه