حسناحسنا، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 24 روز سن داره

حسنا عزیز مامان و خاله

حسنا و عاشورایی دیگر

1393/8/14 3:21
نویسنده : خاله
393 بازدید
اشتراک گذاری

   سلام گل ناز مامان

حسنای ملوسم این روزا مثل طوطی شدی تا یه چیزی میگیم سریع تکرار میکنی البته به زبون ولهجه ی شیرین نی نیها .

شبا باهم میرفتیم هیئت بابا تو هم یاد گرفتی که با نوحه باید سینه بزنی و بگی : حسین حسین حالا وقتی تو ماشین مداحی میزارم شروع میکنی به سینه زدن .

این روزا تا یگی دعوات کنه میگی بده

اما بهونه گیری هات هنوز ادامه داره و من هنوز منتظرم که گل مامان یه روز واسه خودش بازی کنه و اینقد به مامانی نچسبه البته میگن تو سن شما عادیه که مامانی باشی .

این عکسو خاله ازت گرفته می گفت نذاشتی لباسو کامل بهت بپوشونه :

امشب شام غریبان بود و آخرین شبی که ما مراسم داشتیم .

عکس محرم

دیشب نذری پختیم و تو هیئت پخش کردیم و تو کلا با خاله و پدر جون بودی چون من اصلا وقت نداشتم کلی کار و مهمون داشتیم .دیروز خونمون حسابی شلوغ شده بود ،همه اومده بودن واسه کمک یکی پیاز پوست می کند ، یکی گوشت خورد می کرد ،  یکی سیب زمینی خورد می کرد خلاصه هر کی به عشق امام حسین و با یه حاجت مشغول بود اجر همه شون با سید الشهدا .من شیفت شب بودم اما خدا رو شکر بخش خلوت بود اون شب یکی از مریضا واسمون نظری شعله زرد آورد .

غذای های نذری ماه محرم

امشب شام غریبان تو واسه اولین بار شعله زرد نذری خوری و خیلی هم خوشت اومد نوش جونت گلم .

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

چاره اینجاست
14 آبان 93 8:06
Yaser.Gh
16 آبان 93 21:33
خدا قبول کنه...
خاله
پاسخ
ممنون