سلام عزیز دل خاله. هر موقع که نیستی خونمون دلمون برات یه ذره شده و دلمون برای شیطونیات تنگ میشه. البته از قدیم گفتن دوری و دوستی. چون هر موقع میاد از بس شیطونی میکنی که حسابی کلافه میشیم دیگه این روزا از کنجکاوی دوست داری از دیوار راست هم بالا بری! امروز تونستی 4قدم خودت تنهایی راه بری و ما برای کسب کردن این توانایی برات دست زدیم. دو شب پیش هم دو قدمی راه رفته بودی و بابا مامان حسابی ذوق کرده بودن. اما امشب خونه ما بودی که پدر جون حسنا داره ته تی میکنه مامانی حسنا نگاش کن! این روزا رفته رفته کلمات جدیدی به فرهنگ لغتت اضافه میشه. امروز مثلا برای اولین بار تونستی اسم بابایی رو بگی. اخه ما هر موقع میخواستیم تو بترسی و یکم ازمون...