حسناحسنا، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره

حسنا عزیز مامان و خاله

خاله جونی حسنا عروس شد

سلام قشنگ مامان خاله که همش واسه تو وبلاگ می نوشت دائم داشت از لحظات قشنگ زندگیت عکس می گرفت این روزا دیگه تنها واسه ی ما نیست . آره ناز مامان،خاله عروس شد و می ره که زندگی جدیدشو با آقا یاسر شروع کنه. هر چند که خیلی دوست داشتم خاله ازدواج کنه و از تنهایی در بیاد ، اما این روزا خیلی غمگینم دلم می گیره که از خواهر کوچیکم جدا میشم دلم می گیره که اون دیگه واسه ی ما نیست ،دلم می گیره که تنها می شیم ، خواهر ، خیلی خوبه و ناراحتم که شاید تو روزی خواهر نداشته باشی . هیچکس مثل خواهر به دردو دل آدم گوش نمی ده ، مثل اون بهم دلداری نمی ده. گلم من خیلی خاله رو دوست داشتم و دارم  و ناراحتم که میره می دونم که راه دوری نمی ره ولی این رس...
1 آذر 1393

بیدار شدن مکرر کودک یکساله ام حسنا در شب

سلام جوجوی قشنگم امشب از ساعت سه نیمه شب شروع کردی به بیدار شدن و شیر خوردن و گریه کردن و اونقد خوابیدی و بیدار شدی که من کلافه شدم و بیخواب ، اومدم تا علت بیخوابی هاتو بفهممو تصمیم گرفتم مطالبو تو وبلاگت بذارم .   ناگفته های خواب کودک     مشکلات خواب کودکان مطالعه بیماریهای خواب در کودکان نشان می دهد که این بیماریها در کودکان تفاوت قابل توجهی با بیماریهای خواب بزرگسالان ندارند؛ با این وجود مشکلات خواب که طبق تعریف الگوهای خوابی که باعث عدم رضایت والدین، کودک یا پزشک می شود در سنین کودکی بسیار بیشتر از بیماریهای خواب شایع می باشند . تشخیص...
28 آبان 1393

همه احساسم حسنا

بهشتم ، عشقم   بودنت به من معنی می ده ، به من ، به زن وقتی معنا شدم که مادر شدم ، تو وجودمو عطر آگین کردی به من امید دادی که بمونم که بجنگم که بخندم تا تو ناز کنی من نیاز کنم عشقم ، عشقم ، عشقم توی  دلم پر غوغای توئه ، تو حماسه ی زندگی منی ، رویای گذشته ی منی ، بزرگترین تمنای من از خدا باورت می شه مامان ؟ که چقد خواستمت ، تو خیال انگیز ترینی ، پر شوری و پر شر، اما دلارام خستگی هامی بمون با من ، بخند با من ، بمون با من ...
26 آبان 1393

حسنا و موز

سلام قشنگ مامان این روزها یکی از میان وعده هایی که زیاد بهت میدم موزه بخاطر همین برام جالب بود که خواص موزو بدونم تا بفهمم که هر بار با خوردن موز چه ویتامین هایی برات تامین میشه که این مطالبو تو وبلاگت گذاشتم . 5 دلیل خوب برای مصرف موز موز برای شما هم سلامتی روح و هم سلامتی جسم را به ارمغان می‌آورد .   این روزها موز به طوری در سبد میوه‌ی افراد جا باز کرده است که فراموش کرده‌ایم این میوه مال مناطق استوایی است . از آنجایی که این میوه بسیار خوشمزه و از طرف دیگر پوست کندن و خوردنش آسان است یکی از میوه‌های پرطرفدار و محبوب محسوب می&...
22 آبان 1393

کودک لجباز یکساله ی من

سلام عشقم ،حسنای قشنگم این روزا چه قشنگ می گی : مامان بلو ( برو) ، بابا نه ، مادر جون بلو و وقتی کاری رو نخوای انجام بدی به هیچ وجه نمی شه مجبورت کرد اگه از یه چیزی  تعجب بکنی میگی مثلا وا پدر جون نیست واآآآ   7 نکته کلیدی در برخورد با کودک لجباز   لجبازی به شکل ها و دلایل مختلف در کودکان بروز می کند ، معمولا این واژه را درباره کودکان زیر ۳ سال با احتیاط به کار می برند چون در بیشتر این کودکان ، این نوع واکنش رفتاری، هدف دار نیست و کودک به علت مشکلات جسمی و یا تعارضات درونی، مشکلات خود را به صورت گریه ، نق زدن ، پرخاشگری ، بی خوابی، امتناع از خوردن غذا و بی اختیاری ادرار و مدفوع نشان م...
21 آبان 1393

یادی از گذشته

امشب تصمیم گرفتم عکسای قبلیتو نگاه کنم وتلفیقی از اونها رو تو وبلاگت بذارم . گل نازم چقد تغییر کردی ،چه روزهایی بهت گذشت روزهای سخت یکماهگی ،شب های دل درد داشتن ،آروم شدن با لالایی و صدای سشوار و اما این روزها دیگه خبری از دل درد نیست این روزا حسابی کنجکاوی ، همش دوست داری بری بیرون با ذوق و شوق لباس می پوشی و اگه منو درحال لباس پوشیدن ببینی می فهمی که می خوایم بریم بیرون .با شنیدن صدای دزدگیر ماشین می گی بابا اومد . گاهی وقتا باهم قایم موشک بازی می کنیم تو بلد نیستی قایم بشی اما اگه من قایم بشم می گردی و منو پیدا می کنی اگه منو پیدا نکنی می گی : مامان نیست . ...
19 آبان 1393

حسنا جوجوی این روزهای من

سلام عشق مامان امشب پست ثابت وبلاگتو عوض کردم احساس کردم وبلاگت به تنوع احتیاج داره. این روزا همش احساس استقلال می کنی و همه کارها رو دوست داری خودت تنهایی انجام بدی ، موقع غذا خوردن وقتی برات زیر انداز میندازم ذوق می کنی و میای روش می شینی و می گی گاشق یعنی قاشق رو بده . وقتی برات تو بشقاب برنج می ریزم شروع می کنی به ریخت و پاش کردن یه کم با دست می خوری یه کم با قاشق.بعد میگی آب بده   بازیهای آسان برای تقویت هوش و خلاقیت کودک 15 تا 18 ماهه                                          بازی ...
18 آبان 1393

بدون عنوان

سلام عزیز خاله یه مدت میشه که خاطراتت رو ثبت نکردم. البته این وقفه من باعث شده که مامان برا اینکه وبلاگت راکد نمونه دست به کار شه و خودش وبلاگت رو بروز کنه. امشب مامانی رفت خونه آقاجون. آقاجون رو خیلی بامزه صدا میکنی. میگی: آجاجون. قبلا که آقاجون حالش خوب بود و میتونست راه بره خیلی ازش میترسیدی و هر موقع میدیدیش گریه میکردی. اما حالا دیگه اینطور نیستی. هر پیرمردی رو هم میبینی میگی: آجاجونه. امشب منم اومدم خونه آقاجون اما تو خواب بودی. آقاجون هم مثل همیشه تو رختخواب بود. حالش بهتر شده اما نمیتونه راه بره. از نی نی ها و ادمهای مسن خیلی خوشم میاد. بیشتر از همه دلم میسوزه. آدمها هر چقدر سنشون میره بالا کم کم مثل بچه ها میشن. آقاجون کم کم داره حا...
14 آبان 1393

حسنا و عاشورایی دیگر

   سلام گل ناز مامان حسنای ملوسم این روزا مثل طوطی شدی تا یه چیزی میگیم سریع تکرار میکنی البته به زبون ولهجه ی شیرین نی نیها . شبا باهم میرفتیم هیئت بابا تو هم یاد گرفتی که با نوحه باید سینه بزنی و بگی : حسین حسین حالا وقتی تو ماشین مداحی میزارم شروع میکنی به سینه زدن . این روزا تا یگی دعوات کنه میگی بده اما بهونه گیری هات هنوز ادامه داره و من هنوز منتظرم که گل مامان یه روز واسه خودش بازی کنه و اینقد به مامانی نچسبه البته میگن تو سن شما عادیه که مامانی باشی . این عکسو خاله ازت گرفته می گفت نذاشتی لباسو کامل بهت بپوشونه : امشب شام غریبان بود و آخرین شبی که ما مراسم داشتیم . ...
14 آبان 1393

حسنا و دومین همایش شیرخوارگان حسینی

گلم پارسال یادته با خاله و بابا رفتیم همایش شیر خوارگان توی مصلی ، می خواستیم واست لباس بگیریم اما تموم شد و به ما نرسید بعدا خاله واست یه لباس خوشگل دوخت که توی محرم پوشیدی. یه روز که رفته بودیم خونه ی دختر خاله پریوش مهمونی اون یه دست لباس که همون سال از مهدیه گرفته بود بهمون داد ومن این دو تا لباسو تلفیقی رو امسال بهت پوشوندم و امروز صبح با بابا رفتیم مصلی اما دیر رسیدیم بعدش رفتیم مزار شهدا هوا یکم سرد بود اومدنی تو توی ماشین خوابیدی البته بعد از کلی شلوغ کاری اینم عکسای عسل مامان در محرم سال 93: ...
10 آبان 1393