ترس از آمپول
سلام عشقم
دو شب پیش یه سرنگ دو سی سی داشتم گفتم با اون مثلا باهات بازی کنم .بازش کردم و یکی از نی نی هاتو آمپول زدم یدفه تو زدی زیر گریه گفتی آمپول نزن نی نی آمپول نزن و من فهمیدم که تو از آمپول می ترسی ،مخصوصا از سر سوزن و می گفتی آمپول و بده بزارم بالا.
منم از این قضیه سوءاستفاده کردم و هر وقت لجبازی می کردی می گفتم آمپولو میارم و تو یکم آروم می شدی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی